تجارت اخلاقی

 

افلاطون گفته است که اخلاق را با تجارت کاری نیست، پایه تجارت سودآوری بیشتر است و این مهم با  اخلاقیات ناسازگار است. با همه احترامی که برای افلاطون قائلم این گفته او را نباید زیاد جدی گرفت به ویژه در دنیای امروز و با لحاظ ساختارهای مدرن جامعه جهانی. .................


به باور ما در همه حوزه های فعالیتهای انسانی اصول اخلاقی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی سنگ بنای اعتماد آفرینی است. راستی، انصاف، رازداری، احترام به مخاطب، احترام به حریف از شمار مبانی اخلاق تجاری است که نزد بازار اطمینان بخش و اعتماد آفرین است و این اطمینان بازار یعنی رونق کسب و کار.
یک بنگاه اقتصادی مشابه یک حزب سیاسی است آیا با فریب مخاطب، ارائه اطلاعات غلط، تخریب رقباء و ابزارهایی اینچنین می توان یک آینده پایدار را برای حزب فراهم نمود؟ بنگاهی که طرح تجاری خود را بر مبنای بزرگنمایی خود و تحقیر رقباء و ناآگاهی مخاطب بنا کند اخلاق تجاری را زیر پا گذاشته و این نشانی از هوشمندی مدیران نیست بلکه حاکی از نوعی فرصت طلبی گذراست که مخاطب هوشمند امروزی نیز به خوبی آنرا می شناسد و چه بسا نتیجه چنین رفتاری آنی نباشد که مورد انتظار است.
حمایت از تجارت اخلاقی و تشویق مدیران بنگاههای اقتصادی به رعایت اخلاق حرفه ای در ارتباط با کارمندان و مشتریان، از جمله تئوری های مدرنی است که امروزه به آن توصیه می شود طرفه اینکه در جامعه ما این مهم ریشه در فرهنگ جوانمردی و آموزه های دینی ما دارد. رعایت اخلاق در بازار نشان از عدم درک قوانین بازار نیست و سکه بی ارزشی نیست که از دور مانده باشد، رعایت اخلاق در حوزه کسب و کار تضمین آینده پایدار یک بنگاه اقتصادی است.